شوخی های سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی سابق

اگر به من بگویند بین : فقر و گرسنگی و تبعیض طبقاتی و نابرابری و فساد و فحشاء و . . . .با آزادی ( عقیده و زندگی و راه و مذهب و . . . ) یکی را انتخاب کن . من بی تردید آزادی را انتخاب می کنم زیرا شک ندارم با همان سلاح آزادی ( به همراه صبر و آگاهی ) می توان بر تمام بدبختی های دنیا پیروز شد / پس زنده باد آزادی و مرگ بر کمونیسم ( حالا در هر پوششی که هست . . . حتی اگر در پوشش سرمایه داری - مانند چین - از راه برسد )

اساسا هر کشوری که مردمش نمی توانند عقاید و انتقادات خودشون رو ازادانه مطرح کنند همان اراء و انتقادات به شکل جوک ساختن نمود پیدا می کنه. فرقی هم نمی کنه برکشور چه نوع رژیمی حکومت میکنه. در همین مملکت خودمون کریم شیره ای این اجازه را داشت هر لیچاری را بار ناصرالدین شاه کنه و کمی جلوتر فکاهی نامه توفیق محبوب ترین نشریه عصر خودش بود. حالا هم به طنز های بی مزه تلویزیونی که نگاه می کنی حالت بهم می خوره

کتاب جالبی بود ولی باید توجه کرد که کی این جوک ها رو نوشته؟قطعا خود کمونیستها برای خودشون جوک نمیسازند.

قابل توجه دوستانی که کامنت گذاشته اند خود را یک روز به جای انهائ بگذارید که در اردوگاههای کار اجباری در سیبری بوده اند

با سلام به دوستان کتابناکی
درست است که در زمان حکومت کمونیستها مردم آزادی سیاسی و عقیدتی نداشتند و به اصطلاحی همواره در معرض انگیزاسیون بوده اند ولی حالا که نز دیک به دو دهه از سقوط کمونیست می گذرد مردم جهان به راستی احساس می کنند که یک جهان دوقطبی بهتر ازیک جهان تک قطبی است سرمایه داران روز به روز بیشتر می شوند همینطور گشنگان و به جای اینکه روز به روز اختلافات طبقاتی کمتر شود جامعه به دو بخش مجزا که عبارتند از سرمایه داران با 80درصد ثروت جامعه و 20 درصد جمعیت جامعه و مستضعفان با 20 در صد ثروت و 80 درصد جمعیت جامعه، تازه به قول این دوست عزیزمان این 80 درصد نیروی کار ازان جامعه هستند که برای آن 20 درصد کار می کنند آن هم با شرایط شاق کارهایی که گاها به سالی می کشد و نه حقوق و مزایایی، بیمه هایی که تعلق نمی گیرد و نیروی تحصیل کرده بیکاری که از فرط بیکاری به سیگاری فروشی و بلیط فروشی افتاده است چون به آن 20 در صد جامعه تعلق ندارد و بدون هیچ پارتی وآشنایی می باشد و زنان که در این وادیه از همه شرایط کاریشان مضحک تر است و باید متاسفانه به عشوه گری بیفتند تا آن سرمایه دار شکم دریده پولی به آنها بدهد این واقعت جامعه ماست جامعه ای که قرار بود به مبارزه با سرمایه داری بپردازد و حال خودش سرمایه دارپرستی را ترویج می کند .باش که صبح دولت بدمد ،کاین هنوز از نتایج سحر است

باسلام به دوستان کتابناکی
در عرض شش و هفت دهه کمونیستهای و بخصوص روس خیلی جوکها شنیدیم این هم یکی از آنهاست ولی در سایه آنها واز خوف
آن حکومت به اصطلاح جوکی این خانزاده ها ماموران دولتی به تمام کارخانجات و شرکتها سر میکشیدند تا کارگرانشان را بیمه درمانی و
بازنشستگی و 8 ساعت کار و 2 روز مرخصی ماهانه و بازخرید خدمتی و تعیین و اعمال حداکثر حقوق و یک وعده غذای گرم کامل وانواع
مزایای دیگر طبق قوانین کار بین الملل که بانی و باعث کمونیستها بودند واین خانزاده ها می گفتند که آقا آنها کمونیست و ملحد و خرس قطبی و انواع و اقسام جوکها جنجال راه می انداختند
و حالا این نجیب زادهها و خانها با قلمشان کجا هستند که بچه های زیر سن قانونی نرسیده و جوانان بیکار را به کمترین حقوق و آن هم
موقت و بدون استخدام و بخصوص دختران درمانده را با حداقل حقوق مزایا که دارای مدارک بالا هستند سوئ استفاده میکنند